ذکی حیدری کشور جنگزده افغانستان را در جستوجوی یک زندگی بهتر ترک کرد، اما سیستم ویزه آسترالیا ثابت کرده که سفر او برای یافتن یک آرامش درازمدت، تمامشدنی نیست.
او در یک خانواده شاخص و در کنار مادری بامحبت، خواهران و برادران و پدری که یکی از سرشناسترین داکتران کشور بود، بزرگ شد.
اما چنانچه ایدیولوژی تندروانه طالبانی در سرزمین آباییاش محکم ریشه دواند و ادامه تحصیل در آنجا تبدیل به یک آرزوی مرگبار شد، دنیای حیدری که آن زمان ۱٧ سال داشت، از اینرو به آنرو شد.
آقای حیدری به اسبیاس نیوز گفت: «من برادر بزرگترم را از دست دادم، زیرا (او) یک دانشجوی عادی دانشگاه بود، بعدش پدرم را از دست دادم. او را به اتهام کار کردن با نیروهای بینالمللی از ما گرفتند. حالا نوبت من بود که کشور را ترک کنم یا باید بهایش را بپردازم».

Zaki Haidari fled Afghanistan at the age of 17 in search of a better life. Source: Adam Marsters/SBS News
مادرش که میدانست در صورت عدم پیوستن به طالبان، مرگ او تقریباً حتمی است، تصمیم گرفت او را به بیرون از کشور بفرستد.
آقای حیدری با مهارت محدود در انگلیسی، تقریباً بدون پول و هیچگونه کمک از خانواده، سوار یک قایق مربوط به قاچاقچیان انسان شد.
او گفت: «من از کشورهای زیادی قاچاق شدم. روزهایی بودند که من برای روزها و شبها غذایی نداشتم. در اتاقهای تاریک نگهداری شدم، جایی که روز و شب را نمیفهمیدم. بارها فکر کردم همهچیز تمام اند... این پایان زندگی من است».
این پناهجوی جوان پس از رسیدن به جزیره کریسمس و گذراندن مدتی در کمپ پناهجویان آنجا، به یک بازداشتگاه پناهجویان در تاسمانیا منتقل شد.
«من خوششانس بودم که با یک ویزه بریجینگ در میان جامعه آزاد شدم... نمیدانم چگونه سرنوشت من به داخل جامعه خاتمه یافت و از بعضی از دوستانم به نارو و جزیره مانوس».
آقای حیدری با به دست آوردن بورس کامل تحصیلی، برای تحصیل در رشته تجارت و بازاریابی وارد کالج مارتین سیدنی شد و با به دست آوردن جایزه دانشجوی سال بینالمللی حکومت نیو ساوت ولز در ٢٠۱٥، تنها سه سال پس از رسیدنش به آسترالیا، به باورمندی مادرش به دانش صحه گذاشت.
اما آن لحظه برای آقای حیدری یک لحظه تلخ و شیرین بود.

Zaki Haidari spent a month inside the Christmas Island Detention Centre in 2012. Source: Getty Images AsiaPac
او گفت: «پدرم در جمله نخستین نسلی بود که اجازه یافتند در افغانستان به مکتب بروند. به عنوان یک هزاره (یک گروه قومی ضدطالبان)، ما حق رفتن به مکتب را نداشتیم».
«من همواره، هر شب با مادرم صحبت میکنم... ما چیزهایی را که من در این کشور به دست آوردهام، مرور میکنیم... فکر میکنم سطح علمی کافی دارم که بتوانم یک کار تماموقت داشته باشم و به روشی، به جامعه ادای دین میکنم... فکر میکنم (پدرم)، اگر زنده بود، به من افتخار میکرد».
آقای حیدری که با ویزه موسوم به «Safe Haven Enterprise Visa» (SHEV) در آسترالیا به سر میبرد، اکنون به عنوان مدیر ثبت نام در دانشگاه ملی آسترالیا در کنبرا کار میکند.
اما با وجود چیرهدستی بر مشکلات، به خوبی میداند که مبارزهاش به پایان نرسیده است.
او گفت: «پس از چهارسال زندگی در میان جامعه، به عنوان یک پناهنده شناخته شدم... و برایم یک ویزه شیف داده شد... من باید دوباره درخواست دهم و همان روند را دوباره طی کنم».
مرکز خدمات مشاوره و مددکاری اجتماعی پناهندگان (The Refugee Advice and Casework Service) هشدار میدهد دارندگان ویزههای حفاظتی مؤقت و شیف اکنون در موقعیت حساسی قرار دارند و برای یافتن کارهای پایدار و درازمدت با مشکلات عدیدهای دست و پنجه نرم میکنند.

Zaki Haidari is awarded his graduation certificate for a Diploma of Information Technology. Source: AAP
آقای حیدری به اسبیاس نیوز گفت در حالی که داستان موفقیت او مشت نمونۀ خروار است، هنوز ضمانتی بر ادامه زندگی صلحآمیز او در آسترالیا وجود ندارد.
«آینده من زورانه است، من امروز و فردا دارم، نمیدانم روز بعدش چه برایم رخ میدهد... اگر ویزۀ دیگری بگیرم، هنوز در آسترالیا به طور مؤقت زندگی خواهم کرد. اگر ویزهای گیرم نیاید، داستان من به پایان میرسد، من پس به افغانستان دیپورت خواهم شد و فکر میکنم زندگیام به پایان خواهد رسید».
در حال حاضر بیش از ۱٥ هزار نفر با ویزه حفاظتی مؤقت در آسترالیا زندگی میکنند و بیش از هشت هزار نفر دیگری که با قایق به آسترالیا آمده، هنوز منظر رسیدگی به درخواستهای پناهندگی شان از سوی حکومت آسترالیا هستند.

سارا دیل، وکیل مدافع در مرکز خدمات مشاوره و مددپرونده پناهندگان میگوید روند درخواست دوباره ویزه هم برای متقاضیان آسیبپذیر و هم برای مراکز حقوقی مشکلزا است. Source: Supplied/RACS
سارا دیل، وکیل مدافع در مرکز خدمات مشاوره و مددکاری اجتماعی پناهندگان میگوید سیستم ویزه آسترالیا مردم زیادی را بیسرنوشت رها کرده است.
خانم دیل گفت: «این هشت سال انتظار کشیدن برای یک تصمیم است، برای ویزهای که شاید نصف آن وقت داشته باشد».
آقای حیدری گفت افراد زیادی که وضعیت مشابه به او دارند، نه تنها با ترس دیپورت شدن، بلکه با اضطراب زندگی در نبود عزیزان شان نیز به سر میبرند.
او گفت: «من کسانی را میشناسم که به نقطهای میرسند که زندگی برای شان پوچ میگردد».

Zaki Haidari says limiting the sponsorship of family members to Australian citizens is making life difficult for those on TPV and SHEV arrangements. Source: Adam Marsters/SBS News
«آنها امیدی ندارند. ما اکنون بالای هفت سال است که در آسترالیا زندگی میکنیم».
«نگرانی ما این است که عزیزان ما هنوز در همان جاهایی هستند که هر لحظه برای زنده ماندن شان در نبرد قرار دارند. آنها به نقطهای رسیدهاند که میگویند اگر من نمیتوانم با خانوادهام زندگی کنم، معنای زندگی چیست».