تمیز بین زندگی خصوصی و عمومی از موضوعاتی بوده که همواره مشخص نبوده است. و اینک با اعلام خبری که گفته شده معاون نخست وزیر استرالیا احتمالا به زودی صاحب فرزندی خواهد شد که حاصل رابطه او با کارمند پیشین او است، حتی به این عدم شفافیت افزوده است.
این ادعا که آقای بارنابی جویس رهبر حزب ملی گرایان استرالیا با مشاور پیشین رسانه ای خود خانم ویکی کمپیون (Vikki Campion) رابطه داشته در روز هفتم فوریه توسط روزنامه The Daily Telegraph اعلام شد.
در همان شب آقای جویس در برنامه 7.30 ای بی سی حضور پیدا کرد و پذیرفت که در زندگی خود اشتباهات زیادی مرتکب شده – اگر چه او به وجود چنین رابطه ای اعتراف نکرد.
او اگرچه از مجری برنامه پرسید که چرا زندگی خصوصی اش باید در شمار یکی از موضوعات عمومی مطرح شود.
او گفت: "من فکر نمی کنم این موضوع به هیچ کس نفعی برساند که موضوعات خصوصی را به عرصه عمومی بکشاند. من واقعا نمی توانم بفهمم چرا تصویر یک زن باردار که در حال عبور از خیابان است باید روی صفحه نخست روزنامه ها باشد. من نمی دانم چه هدف سیاسی در این کار نهفته است. این یک موضوع خصوصی است و من فکر نمی کنم این کمکی به من بکند. من فکر نمی کنم این کمکی به خانواده من بکند. من فکر نمی کنم این در آینده کمکی به هر فردی بکند که بخواهد از این موضوع به عنوان یک گفتگوی عمومی استفاده کند".
در این میان تنی چند از دیگر سیاست مداران استرالیایی نیز در دفاع از آقای جویس صحبت کردند.
بیل شورتن رهبر اپوزیسیون گفت او علاقه ای به زندگی خصوصی آقای جویس ندارد.
او گفت: "تا آنجا که من می دانم زندگی خصوصی آقای جویس موضوعی است که به خود او مربوط است. همانگونه که پیشتر من این نکته را درباره خانم لمب گفتم. من فکر می کنم همه این را می دانند که زندگی خانواده ها ممکن است بسیار پیچیده باشد. من قطعا نمی خواهم درباره زندگی خصوصی دیگران قضاوت کنم".
در همین حال، دکتر جیسون استرنبرگ (Jason Sternberg) استاد ارشد دانشگاه در رشته روزنامه نگاری و رسانه های دیجیتال از دانشگاه فن آوری کوئینزلند (QUT) می گوید با آنکه تشخیص بین موضوعات خصوصی و عمومی موضوعی بسیار دشوار و در عین حال ناروشن است اما هنگامی که دیدگاه های شخصی بر سیاست های عمومی تاثیر می گذارند باید گفت این امر منصفانه است.
او می گوید: "دانستن، حق عموم جامعه است به ویژه در شرایطی که رفتار یک سیاست مدار عجیب است و یا رفتار آنها با موضوعات سیاسی که آنها به صراحت درباره آنها صحبت کرده اند، فرق دارد. وقتی سیاست مداران یک سری اظهار نظرهای سرسختانه درباره برخی از موضوعات اخلاقی شخصی می کنند - و البته در اینجا من درباره اظهارات سرسختانه در ارتباط با ازدواج افراد هم جنس به عنوان یکی از بدیهی ترین نمونه ها صحبت می کنم - آنگاه من فکر می کنم که دورویی این افراد باید در معرض دید همگان قرار بگیرد".
دوران منتهی به رای گیری پستی سراسری در استرالیا درباره قانونی کردن ازدواج افراد هم جنس، دورانی بود که در آن مباحثات گرم و پر شوری در سرتاسر کشور انجام شد و نظرات گسترده ای پیرامون این موضوع از طرف چهره های برتر سیاسی و اجتماعی مطرح شد.
در آن زمان آقای جویس که در طرف مخالفان سرسخت ازدواج همجنس گرایان قرار داشت، همواره از مزایا و شایستگی های ازدواج های سنتی و ارزش های محافظه کارانه سخن می گفت.
او حتی از شرکت در رای گیری نهایی پارلمانی که در نهایت منجر به قانونی شدن ازدواج افراد هم جنس در استرالیا شد، خودداری کرد.
در خلال این گفتگوهای داغ بود که آقای جویس اعلام کرد او از همسرش ناتالی (Natalie) جدا شده است.
آقای جویس در گفتگو با ای بی سی گفت علیرغم آنکه ازدواج او با شکست مواجه بوده اما در دیدگاه های او در این خصوص تغییری ایجاد نشده است.
او گفت: "تنها فقط به دلیل آنکه ازدواج من موفق نبوده این به معنای آن نیست که من به مفهوم ازدواج بی توجهی کنم. من در این ازدواج شکست خوردم. از پیش این را می پذیرم. اما نمی خواهم بگویم چون من شکست خوردم می خواهم دیدگاه هایم را در خصوص این موضوع و تعریف آن تغییر بدهم".
در همین حال تونی ویندزور (Tony Windsor) نماینده پیشین پارلمان و یکی از رقبای سیاسی دیرینه آقای جویس می گوید معاون نخست وزیر استرالیا باید به هر حال انتظار مقداری بررسی های موشکافانه را نیز داشته باشد.
او می گوید: "او البته مستحق برخورداری از زندگی خصوصی خود است و البته خانواده او نیز چنین است. اما شما می دانید، در دنیای سیاست، شما سنگ می اندازید و باید انتظار آن را داشته باشید که به سمت شما هم سنگ پرتاب شود".
گفتنی است آقای ویندزور پس از آنکه مشخص شد آقای جویس به واسطه اجدادش، دارای تابعیت دوگانه استرالیایی- نیوزیلندی است تلاش کرد تا کرسی نیوانگلند (New England) او را به دست بیاورد.
این امر در نهایت منجر به برگزاری یک انتخابات فرعی شد که آقای جویس در آن به راحتی به پیروزی دست یافت.
در همین حال، گوردون فار (Gordon Farrer) استاد رشته روزنامه نگاری از دانشگاه آر ام آی تی (RMIT) در شهر ملبورن می گوید این موضوع می توانست پایانی کاملا متفاوت داشته باشد.
او می گوید: "این به معنای توجه عموم مردم و توضیحی بر چگونگی رفتار آنها در انتخابات است. چند نفر از افراد در حوزه انتخاباتی بارنابی جویس امروز در یک برنامه رادیویی گفته اند که اگر آنها از این رفتار در زمان انتخابات فرعی گذشته با خبر بودند، به او رای نمی دادند. بنابراین اگر مردم بهتر آگاه می شدند این موضوع می توانست یک تاثیر واقعی بر دمکراسی داشته باشد".
از سوی دیگر، دکتر استرنبرگ نیز با این نظر موافق است که از دست دادن حریم خصوصی، بخشی از بهایی است که افراد آن را برای در معرض دید دیگران بودن یا ورود به دنیای سیاست می پردازند.
او اگر چه می گوید این روزها بسیاری از سیاست مداران حتی خود، از دیگران برای انجام بررسی های موشکافانه تر دعوت به عمل می آورند.
او می گوید: "زمانی که صحبت از کارزارهای سیاسی می شود باید گفت خطوط بین سرگرمی و اطلاعات کمی غیر واضح است. بنابراین درست به همان دلیل که ما مشتاق کسب اطلاع از موضوعاتی مثل مسایل خانواده کارداشیان هستیم، میزان خاصی از تمایل نیز نسبت به آنچه سیاست مداران ما انجام می دهند آنهم زمانی که در پارلمان حضور ندارد، وجود دارد. سیاست مداران، خانواده سلطنتی و هر چهره شناخته شده ای برای من به عنوان یک شهروند، پاسخگو هستند".
و این در حالی است که در روزهای اخیر پرسش هایی نیز در خصوص احتمال استفاده از پول مالیات دهندگان در این ماجرا و همچنین محدوده زمانی که خانم کمپیون، دفتر آقای جویس را به قصد کار کردن برای یک نماینده دیگر پارلمان از حزب ملی گرایان ترک کرده، مطرح شده است.
گوردون فار (Gordon Farrer) استاد رشته روزنامه نگاری از دانشگاه آر ام آی تی می گوید پاسخ به این پرسش ها ضروری است.
او می گوید: "اگر این رابطه صرفا به دلیل آن آغاز شده که آنها با همدیگر همکار بودند و در این قالب آنها با همدیگر کار می کردند و به سفرهایی برای انجام کارزارهای انتخاباتی خود در سرتاسر کشور می رفتند و یا چیزی از این دست، باید گفت که به طور حتم پول مالیات دهندگان برای هر دو آنها در این زمان هزینه شده است. اینکه در چه زمانی این رابطه، تبدیل به رابطه ای نامناسب شده است، من مطمئن نیستم. در چه مقطعی این رابطه تبدیل به رابطه ای ماندگارتر شده که به این بچه منتهی شده؟ منظورم این است که این سلسله موضوعات، روشن نیستند و من نمی توانم آنها را با قطعیت عنوان کنم. اما من مایلم بدانم این موضوع چگونه رخ داده است".
