دکتر کلوین کنگ و دکتر مارک ونیتونگ از مدیران سلامت و بهداشت بومیان هستند، آنها عقیده دارند که در طول دوران تحصیلات پزشکی غربی خود در کنار حفظ فرهنگ و اصالت خود با موانع و مشکلات زیادی مواجه بودند.
منزل کلوین همیشه مملو از اقوام، دوستان و مردم محله بود.
مادر او گریس پرستار بود و به همین خاطر هر کسی برای واکسن زدن، پانسمان، چک و تمیز کردن زخمها، سرماخوردگی و هر چیز دیگر نزد او می رفتند.
یکی از خاطرات خاص کلوین از زمان بچگی اش صف بستن در کنار خواهر دوقلو خود و انتظار اینکه چه کسی دستیار کوچک بعدی گریس است. او می گوید:
"خانواده ها و دختر عموها و پسرعموها و تعداد زیادی از بچه ها از اطراف پیش مادرم می آمدند و همیشه من و خواهرم سر اینکه چه کسی اول کمک مادر کند دعوا می کردیم."
چند سال بعد کلوین تشخیص داد که در واقع عدم دسترسی به مراقبت های بهداشتی برای بومیان استرالیا مسئله بزرگی است. او می گوید:
"مسئله ای که من را واقعا دلسرد کرد این بود که وقتی کمی بزرگتر می شوید و روند و پروسه را می فهمید شما موقعی که در مدرسه با دوستان دبیرستانی صحبت می کنید و فکر می کنید که چرا مثل بقیه مردم به بیمارستان نمی روید؟ چرا پیش دکتر محلی خود نمی روید؟ و این سوال پیش می آید که چرا این اتفاق برای خانواده من می افتد ولی نه برای دوستان غیربومی من؟"
دکتر کلوین از خانواده تحصیلکرده ای است. پدر او یک دکتر چینی و مادرش یکی از اولین پرستاران بومی در استرالیا است.
خواهرهای وی اولین بومیانی بودند که از دانشگاه سیدنی در رشته پزشکی فارغ التحصیل شدند، و این باعث شد که کلوین هم بدنبال حرفه پزشکی به دانشگاه نیوساوت ولز برود تا جائیکه یکی تبدیل به یکی از اولین جراحان بومی استرالیا شود.
خانواده کنگ تنها 1.15 درصد از 260 دکتران بومی در استرالیا هستند.
ولی خانواده کنگ این موفقیت را به راحتی بدست نیاوردند.
مادر بزرگ دکتر کنگ توانست از نسل ربوده شده بگریزد. او زمانیکه شنید خانواده ها را از هم جدا می کنند تصمیم گرفت تا بچه های خود را نگهدارد بنابراین با بچه های شوهرش آنها دوازده فرزند را به تنهایی بزرگ کردند.
چهل سال بعد او به تمام اعضای خانواده خود پیوست. دکتر کلوین می گوید:
"بخاطر پیامد ترس، و عدم آگاهی از اینکه خانواده اش به کجا رفتند و بالاخره بخاطر سیاستها باعث شد که از همه چیز فاصله بگیرد. بنابراین فکر نمی کنم محیط خیلی مطلوبی بود. ولی برداشت من این است که چیزی که باعث کنار آمدن و تحمل کردن ترس شد عشق، وابستگی، گردهم نگهداشتن خانواده ثابت کرد که از سه نسل او یعنی از دخترش، مادر من گریس تا خواهرهای من او یک پرستار و دو دکتر تحویل جامعه داد."
نژادپرستی در زمانیکه دکتر کنگ تحصیل می کرد بسیار مشهود و زیاد بود و یک خاطره ای که او هرگز فراموش نمی کند روزی بود که به او پیشنهاد شد که به کار فروشندگی فکر کند. او می گوید:
"در اون موقع خیلی سخت بود و در واقع بازتاب چیزی شد که الان فکر می کنم، اگر بخاطر این حرف نبود، ممکن بود من به کار فروشندگی روی می آوردم ولی حقیقت اینکه کسی به من بگوید که نمی توانم کاری انجام بدهم، خیلی اشتیاق می خواهد و بسیار چالش برانگیز است که بخواهی خلاف آن را ثابت کنید."
متخصص گوش و حلق و بینی می گوید جامعه در این دوره تمایل به تفکرعمیق تری نسبت به مردمان بومی دارد. او می گوید:
"وقتیکه به بعضی از رسانه های جمعی نگاه می کنیم،بخصوص در سالهای اخیر، در مورد اعتیاد به الکل ، مواد مخدر، بهره گیری از خدمات رفاهی و غفلت از کودکان صحبت می کنیم. هنگامیکه در حقیقت تمام دوستان ما یا هیچکدام از دوستان بومی ما جزو هیچکدام از این دسته ها نیستند و در جایی که اینان به واقع به جامعه استرالیا به معنای واقعی و افتخار آمیز خدمت می کنند. من فکر می کنم این واقعیت است و احتمال و فرض نیست."
دکتر کنگ اضافه می کند که در حقیقت پیوند او با فرهنگ بومیان، داروهایی گیاهی مادربرزگش و داستانهای Dreamtime باعث شد با شیوه های مدرن پزشکی تکمیل شدند.
"در منظر وسیع تر فکر می کنم معنویت طب سنتی یا طب ngankari بسیار مهم است. بسیاری از ngankari در مورد سلامت روان و روان درمانی صحبت می کنند. من فکر می کنم این قسمت بسیار مهمی از هر نوع رژیم سلامت است. "
افتخار مرد Worimi ثابت می کند که چقدر جامعه استرالیا طی سالها تغییر کرده است. دکتر کلوین یکی از اولین تجربه هایش را که مراقبت از یک سالمند بومی بود اینگونه شرح می دهد:
"اشک از چشمانش سرازیر شده بود. او واقعا از اینکه توسط یک دکتر بومی معاینه می شد خوشحال بود. در حالیکه من و فامیل من را نمی شناخت ولی این نتیجه اندیشه خالصی بود که ما توانستیم بدست بیاوریمش و فکر اینکه ما می توانیم کارهایی کنیم که او تصورش را هم نمی کرد. حالا در آن لحظه تجربه آن زن برای من بسیار حس فروتنی داشت، من به این دلیل این خاطره را گفتم که شما بتوانید تصور کنید که آن زن چه احساسی داشت وقتی که اشک از چشمانش سرازیر شد فقط بخاطر دیدن یک پزشک."
یکی دیگر از افراد برجسته بومی در حرفه پزشکی می گوید میراث بومی من به شکوفا شدن و موفقیت من در حرفه پزشکی کمک کرد. دکتر مارک Mark Wenitong همچنین متخصص گوش و حلق و بینی است.
او می گوید یکی از مسائل کلیدی ارتباط و درک اینکه بیمارانتان از کجا می آیند و از چه جامعه ای هستند است.
اصلیت و میراث بومی دکتر ونیتونگ یک مزیت برای بیماران بومی است چراکه شباهت در فرهنگ هایشان تضمین برقراری یک رابطه بهتر است.او می گوید:
"بخصوص در زمان و مقطعی که مسائل مربوط به خانمها و یا آقایان می شود در آنصورت می دانید چطور با آنها مواجه بشوید. اگر نظر و ایده خوبی برای مواجه شدن با بعضی از مسائلی که حساس ترند نداشته باشید در اینصورت خدمت و سرویس دهی به بیماران محدودتر می شود. بنابراین فهم برخی از راههای نزدیک شدن به مردم بدان معناست که آنها به شما راحت خواهند بود و شما می توانید در مورد مسائل حساس بهتر و راحت تر با آنها صحبت کنید.
بزرگترین چالش برای دکتر ونیتونگ حجم کاری و پاسخگویی به مسائل روحی و روانی است ولی او می گوید ترکیب دانش بومی با دانش غرب او را قادر به ارائه یک پاسخ صحیح و منسجم می سازد.
دکتر ونیتونگ بعنوان یک فرد بالغ در حرفه پزشکی می گوید هیچوقت برای دنبال کردن رویاهایتان دیر نیست. او می گوید:
"هر چه زودتر شروع کنید. منتظر نشوید که به سن 32 سالگی برسید مثل من. نکته اصلی این است که اگر رویای شما این است ، انجامش دهید و به استراتژی که شما را به هدفتان می رساند فکر کنید. ولی نگران مدت زمان آن نباشید چرا که ارزشش را دارد."